مواد قالبگیری دندانپزشکی: سفری از گذشته به آینده

یکی از مهمترین مراحل در درمانهای دندانپزشکی، بهویژه در پروتز و ارتودنسی، قالبگیری دقیق از ساختار دهان و دندان بیمار است. دقت این قالبگیری تأثیر مستقیمی بر کیفیت نهایی درمان دارد، زیرا کوچکترین خطا در ثبت جزئیات دندانی میتواند منجر به مشکلاتی نظیر ناهماهنگی پروتزها، ناراحتی بیمار و حتی نیاز به تکرار درمان شود. به همین دلیل، انتخاب مواد مناسب و روش قالبگیری دقیق، همواره از دغدغههای اصلی دندانپزشکان و محققان این حوزه بوده است.
در طول تاریخ، مواد و تکنیکهای مختلفی برای قالبگیری دندانها توسعه یافتهاند؛ از مومهای ساده و ترکیبات سنتی گرفته تا مواد الاستومری پیشرفته و تکنولوژیهای دیجیتال امروزی. هر یک از این پیشرفتها، دقت، سهولت استفاده و راحتی بیمار را بهبود بخشیدهاند. امروزه، با ظهور اسکنرهای داخل دهانی و نرمافزارهای پیشرفته طراحی دیجیتال، دنیای دندانپزشکی وارد عصر جدیدی شده است که در آن دقت و سرعت قالبگیری به میزان قابلتوجهی افزایش یافته است.
تاریخچه مواد قالبگیری دندانپزشکی
در گذشتههای دور، مومهای طبیعی بهعنوان اولین ماده قالبگیری دندانپزشکی مورد استفاده قرار میگرفتند. این روش، هرچند که برای ثبت شکل کلی دندانها کاربرد داشت، اما به دلیل تغییر شکل و دمای بالا، دقت چندانی نداشت. با گذر زمان و پیشرفت علم، در سال ۱۸۵۷، چارلز استنت ترکیب ترموپلاستیکی را معرفی کرد که بهبودهایی در قالبگیری ایجاد کرد، اما همچنان مشکلاتی مانند شکنندگی و عدم دقت در ثبت جزئیات را داشت.
در دهه ۱۹۲۰، با کشف آگار (یک نوع هیدروکلوئید برگرفته از جلبک دریایی قرمز)، تحول جدیدی در قالبگیری دندانپزشکی به وجود آمد. این ماده که خاصیت الاستیکی داشت، توانست برای نخستین بار قالبگیری دقیقتری را ممکن سازد. اما استفاده از آگار نیازمند تجهیزات خاصی مانند سیستمهای گرمایشی و سرمایشی بود که فرآیند را پیچیده میکرد. در پی آن، با وقوع جنگ جهانی دوم و کمبود منابع آگار، دانشمندان آمریکایی با استفاده از جلبکهای قهوهای نوع جدیدی از هیدروکلوئیدها به نام آلژینات را توسعه دادند که امروزه نیز یکی از پرکاربردترین مواد در دندانپزشکی است.
با پیشرفت فناوری در دهه ۱۹۵۰، مواد قالبگیری الاستومری مانند پلیسولفید، سیلیکونهای تراکمی و افزایشی و پلیاتر معرفی شدند که به دلیل ویژگیهای برترشان در ثبت جزئیات و پایداری ابعادی، جایگزین مواد سنتی شدند. امروزه، با ورود فناوریهای دیجیتال مانند اسکنرهای داخل دهانی و مدلسازی سهبعدی، فرآیند قالبگیری از یک روش سنتی و فیزیکی به یک فرآیند دقیق، سریع و بدون نیاز به مواد قالبگیری تبدیل شده است.
پیشرفتهای کلیدی در مواد قالبگیری دندانپزشکی
با گذشت زمان و توسعه علم مواد، دندانپزشکی شاهد پیشرفتهای قابلتوجهی در زمینه مواد قالبگیری بوده است. این پیشرفتها با هدف افزایش دقت، کاهش خطاهای قالبگیری و بهبود تجربه بیمار انجام شدهاند. در ادامه، مهمترین پیشرفتهای کلیدی در مواد قالبگیری دندانپزشکی را بررسی میکنیم.
۱. معرفی هیدروکلوئیدهای الاستیک (آگار و آلژینات)
یکی از اولین جهشهای بزرگ در حوزه مواد قالبگیری، معرفی آگار (Agar) و آلژینات (Alginate) بود. آگار بهعنوان اولین ماده قالبگیری الاستیک در دهه ۱۹۲۰ معرفی شد. این ماده که از دیواره سلولی جلبک قرمز بهدست میآمد، قابلیت برگشتپذیری داشت، به این معنی که با حرارت دادن مایع شده و پس از سرد شدن، مجدداً جامد میشد. هرچند که این ویژگی باعث افزایش دقت قالبگیری شد، اما تجهیزات پیچیدهای مانند سیستمهای سرمایشی و گرمایشی برای استفاده از آن موردنیاز بود.
در دهه ۱۹۴۰، آلژینات بهعنوان جایگزین آگار معرفی شد. آلژینات که از جلبک قهوهای استخراج میشد، یک ماده هیدروکلوئیدی غیرقابل بازگشت بود که پس از ترکیب با آب و قرار گرفتن در دهان، بهسرعت سخت میشد. این ماده به دلیل سهولت استفاده، هزینه پایین و قابلیت ثبت جزئیات مناسب، بهسرعت محبوبیت یافت و امروزه نیز یکی از پرکاربردترین مواد قالبگیری در دندانپزشکی است.
۲. توسعه مواد الاستومری (پلیسولفید، سیلیکون و پلیاتر)
در دهه ۱۹۵۰، مواد قالبگیری الاستومری معرفی شدند که توانستند بسیاری از مشکلات هیدروکلوئیدها را برطرف کنند. این مواد شامل پلیسولفید (Polysulfide)، سیلیکون (Silicone) و پلیاتر (Polyether) بودند.
- پلیسولفید: این ماده که بهعنوان اولین ماده قالبگیری الاستومری شناخته میشود، نسبت به آلژینات دقت بالاتری داشت و مقاومت بیشتری در برابر پارگی نشان میداد. با این حال، بوی نامطبوع، زمان گیرش طولانی و نیاز به دقت زیاد در اختلاط مواد، از معایب آن محسوب میشد.
- سیلیکونهای تراکمی (Condensation Silicones): در دهه ۱۹۶۰، سیلیکونهای تراکمی معرفی شدند. این مواد نسبت به پلیسولفید بوی کمتری داشتند و تنظیم زمان گیرش آنها راحتتر بود، اما به دلیل انقباض حجمی حین پلیمریزاسیون، دقت آنها تحت تأثیر قرار میگرفت.
- سیلیکونهای افزایشی (Addition Silicones): در دهه ۱۹۷۰، سیلیکونهای افزایشی یا پلیوینیل سیلوکسان (PVS) توسعه یافتند که انقباض حجمی بسیار کم و پایداری ابعادی بالایی داشتند. این مواد امروزه یکی از بهترین گزینهها برای قالبگیری دقیق در پروتزهای ثابت و ایمپلنتها محسوب میشوند.
- پلیاتر (Polyether): پلیاتر در دهه ۱۹۷۰ معرفی شد و ویژگیهای منحصربهفردی داشت، از جمله دقت بالا، سختی پس از گیرش و مقاومت در برابر رطوبت. این ماده بهویژه برای قالبگیری ایمپلنتها و مواردی که دقت بالایی نیاز دارند، گزینهای ایدهآل محسوب میشود.
۳. ظهور اسکنرهای داخل دهانی و قالبگیری دیجیتال
یکی از مهمترین پیشرفتهای اخیر در قالبگیری دندانپزشکی، ورود فناوریهای دیجیتال بوده است. اسکنرهای داخل دهانی که در اوایل قرن ۲۱ معرفی شدند، توانستند جایگزین روشهای سنتی شوند. این اسکنرها با ثبت دادههای سهبعدی از دهان بیمار، نیاز به استفاده از مواد قالبگیری فیزیکی را کاهش دادهاند.
مزایای اصلی قالبگیری دیجیتال شامل موارد زیر است:
✅ حذف مواد قالبگیری و کاهش ناراحتی بیمار
✅ افزایش دقت و کاهش خطاهای ناشی از تغییرات ابعادی مواد
✅ امکان ارسال سریع دادهها به لابراتوارهای دندانپزشکی
✅ قابلیت ویرایش و بررسی قالب قبل از ارسال برای ساخت پروتز
امروزه، بسیاری از دندانپزشکان بهسوی استفاده از اسکنرهای داخل دهانی و تکنولوژیهای CAD/CAM حرکت کردهاند، اما هنوز هم برخی از روشهای سنتی قالبگیری به دلیل هزینه پایینتر و در دسترس بودن، در بسیاری از درمانها کاربرد دارند.
ظهور مواد الاستومری در قالبگیری دندانپزشکی (دهه ۱۹۵۰ به بعد)
با پیشرفت علم مواد و نیاز به دقت بالاتر در قالبگیری دندانپزشکی، در دهه ۱۹۵۰ مواد الاستومری معرفی شدند. این مواد توانستند بسیاری از مشکلات روشهای قبلی مانند تغییر ابعادی، عدم ثبت جزئیات دقیق و شکنندگی را برطرف کنند. مواد الاستومری شامل پلیسولفید، سیلیکونهای تراکمی، سیلیکونهای افزایشی و پلیاتر بودند که هرکدام ویژگیهای خاص خود را داشتند.
۱. پلیسولفید (Polysulfide) – ۱۹۵۰
پلیسولفید اولین ماده الاستومری بود که در دهه ۱۹۵۰ به بازار معرفی شد. این ماده که به نام “رابر بیس” (Rubber Base) نیز شناخته میشود، دارای خواص انعطافپذیری بالا، مقاومت خوب در برابر پارگی و قابلیت ثبت جزئیات نسبتاً دقیق بود.
ویژگیهای پلیسولفید:
✅ دقت بالاتر نسبت به آلژینات و آگار
✅ مقاومت بالا در برابر پارگی هنگام خارج کردن از دهان
✅ زمان کار طولانیتر برای قالبگیری راحتتر
معایب پلیسولفید:
❌ بوی نامطبوع و مزه ناخوشایند
❌ نیاز به اختلاط دستی دقیق برای جلوگیری از حباب هوا
❌ تمایل به تغییر ابعادی در صورت تأخیر در ریختن مدل گچی
با وجود معایب آن، پلیسولفید برای قالبگیری پروتزهای کامل و مواردی که نیاز به زمان کار طولانی دارند مورد استفاده قرار گرفت.
۲. سیلیکونهای تراکمی (Condensation Silicone) – ۱۹۶۰
در دهه ۱۹۶۰، سیلیکونهای تراکمی معرفی شدند تا جایگزین پلیسولفید شوند. این مواد، بر پایه پلیدیمتیلسیلوکسان (PDMS) ساخته شده و در اثر واکنش با یک کاتالیزور (مانند استرهای آلکیل) به مادهای الاستیک تبدیل میشدند.
ویژگیهای سیلیکون تراکمی:
✅ بوی کمتر و سازگاری بهتر با بیماران نسبت به پلیسولفید
✅ سفت شدن سریعتر و کاربری آسانتر
✅ امکان استفاده برای قالبگیری دندانهای ثابت و متحرک
معایب سیلیکون تراکمی:
❌ انقباض حجمی بالا (به دلیل آزاد شدن الکل هنگام پلیمریزاسیون)
❌ دقت پایینتر نسبت به مواد جدیدتر مانند پلیوینیل سیلوکسان
❌ کاهش دقت با گذشت زمان، بهخصوص در صورت تأخیر در ریختن گچ
این مواد برای قالبگیری پروتزهای جزئی و کامل، و برخی درمانهای ترمیمی کاربرد داشتند.
۳. سیلیکونهای افزایشی (Polyvinyl Siloxane – PVS) – ۱۹۷۰
در دهه ۱۹۷۰، سیلیکونهای افزایشی که با نام پلیوینیل سیلوکسان (PVS) نیز شناخته میشوند، معرفی شدند. این مواد نسبت به سیلیکونهای تراکمی پایداری ابعادی بیشتری داشتند و دقت قالبگیری را به میزان قابل توجهی افزایش دادند.
ویژگیهای سیلیکون افزایشی:
✅ انقباض بسیار کم و حفظ ابعاد قالب برای مدت طولانی
✅ دقت بالا در ثبت جزئیات حتی در حضور رطوبت
✅ انواع ویسکوزیتهها (لایت، مدیوم، هوی و پوتی) برای تکنیکهای قالبگیری مختلف
✅ قابلیت ارسال قالب برای لابراتوار بدون از دست دادن دقت
معایب سیلیکون افزایشی:
❌ حساسیت به مواد لاتکس (مانند دستکشهای لاتکس) که باعث ناقص شدن ست شدن قالب میشود
❌ هزینه بالاتر نسبت به پلیسولفید و سیلیکونهای تراکمی
❌ احتمال گیر کردن در فضاهای بیندندانی و پارگی هنگام خارج کردن
امروزه، PVS یکی از پرکاربردترین مواد قالبگیری برای ایمپلنتها، روکشها و بریجها است و در بسیاری از موارد جایگزین روشهای قدیمیتر شده است.
۴. پلیاتر (Polyether) – ۱۹۷۰
همزمان با توسعه سیلیکونهای افزایشی، در دهه ۱۹۷۰ پلیاتر نیز بهعنوان یک ماده قالبگیری الاستومری معرفی شد. این ماده دارای چسبندگی و سختی بیشتر نسبت به PVS بود، که باعث میشد قالب دقت بالاتری داشته باشد و در دهان بیمار جابهجا نشود.
ویژگیهای پلیاتر:
✅ دقت بسیار بالا و توانایی ثبت جزئیات بهتر از سایر مواد
✅ ثبات ابعادی عالی (میتوان قالب را بدون تغییر برای مدت طولانی نگهداری کرد)
✅ مقاومت در برابر رطوبت، مناسب برای قالبگیری ایمپلنتها و پروتزهای دقیق
معایب پلیاتر:
❌ سفتی بالا که باعث سخت شدن خروج قالب از دهان میشود
❌ هزینه بالا نسبت به پلیسولفید و سیلیکونهای تراکمی
❌ مزه تلخ که برخی بیماران آن را ناخوشایند میدانند
پلیاتر همچنان در مواردی که دقت بالایی لازم است، مانند قالبگیری ایمپلنتها و پروتزهای پیچیده، مورد استفاده قرار میگیرد.
ظهور مواد الاستومری در دهه ۱۹۵۰ یک تحول اساسی در دندانپزشکی ایجاد کرد و باعث شد دقت و کیفیت قالبگیری بهطور چشمگیری بهبود یابد. پلیسولفید، سیلیکونهای تراکمی، سیلیکونهای افزایشی و پلیاتر، هرکدام بهعنوان مرحلهای در پیشرفت مواد قالبگیری معرفی شدند.
امروزه، PVS و پلیاتر بهعنوان استاندارد طلایی قالبگیری شناخته میشوند، اما با ظهور اسکنرهای دیجیتال، آینده این مواد در دندانپزشکی همچنان در حال تغییر است.
ورود به عصر دیجیتال در قالبگیری دندانپزشکی
اسکنرهای داخل دهانی و حذف مواد فیزیکی
در سالهای اخیر، با پیشرفت فناوری، اسکنرهای داخل دهانی به یکی از مهمترین ابزارهای قالبگیری در دندانپزشکی تبدیل شدهاند. این دستگاهها با استفاده از تصویربرداری سهبعدی، ساختار دندان و بافتهای اطراف را بهدقت ثبت کرده و فایل دیجیتال آن را برای طراحی و ساخت پروتز، روکش یا بریج ارسال میکنند. برخلاف روشهای سنتی که نیاز به مواد قالبگیری مانند سیلیکونهای افزایشی یا پلیاتر داشتند، اسکنرهای دیجیتال فرایند قالبگیری را سریعتر، راحتتر و دقیقتر کردهاند.
مزایا و چالشهای قالبگیری دیجیتال
✅ مزایا:
- کاهش خطاهای انسانی: در روشهای سنتی، تغییرات دمایی، انقباض مواد و زمانبندی تأثیر زیادی بر دقت قالب دارند، اما در روش دیجیتال این خطاها حذف میشوند.
- راحتی بیشتر برای بیمار: نیازی به استفاده از مواد قالبگیری ناخوشایند و ایجاد حالت تهوع در بیماران نیست.
- سرعت بالا: تصاویر در لحظه ثبت شده و میتوان آنها را مستقیماً به لابراتوار ارسال کرد.
- ذخیرهسازی و بازبینی آسان: مدلهای دیجیتال میتوانند بدون نیاز به فضای فیزیکی نگهداری و در صورت نیاز مجدداً بررسی شوند.
❌ چالشها:
- هزینه بالا: خرید و نگهداری اسکنرهای دیجیتال نسبت به روشهای سنتی گرانتر است.
- نیاز به آموزش و مهارت ویژه: دندانپزشکان باید نحوه استفاده صحیح از این تکنولوژی را یاد بگیرند.
- محدودیت در برخی بیماران: بیماران با رطوبت زیاد دهانی، انعکاس نور بالا یا حرکات غیرقابلکنترل ممکن است برای اسکن چالش ایجاد کنند.
مقایسه روشهای سنتی و دیجیتال
🔹 روشهای سنتی مانند آلژینات، سیلیکونها و پلیاتر دههها بهعنوان استاندارد قالبگیری مورد استفاده قرار گرفتهاند. این روشها برای بسیاری از کاربردها مناسب هستند، اما حساس به تغییرات محیطی و زمانبر هستند.
🔹 روشهای دیجیتال از اسکنرهای داخل دهانی و نرمافزارهای CAD/CAM برای ایجاد مدلهای دقیقتر استفاده میکنند. دقت بالا و کاهش نیاز به تکرار قالبگیری، آنها را به گزینهای جذاب برای دندانپزشکان تبدیل کرده است.
با پیشرفت هوش مصنوعی و پرینت سهبعدی، انتظار میرود که قالبگیری دیجیتال کاملاً جایگزین روشهای سنتی شود. توسعه اسکنرهای ارزانتر و دقیقتر، همراه با نرمافزارهای هوشمند، به دندانپزشکان کمک خواهد کرد تا فرایند درمان را سریعتر، کمهزینهتر و بدون نیاز به قالبگیری سنتی انجام دهند.
قالبگیری دندانپزشکی از روشهای سنتی مبتنی بر مواد فیزیکی به تکنیکهای دیجیتال با استفاده از اسکنرهای داخل دهانی تحول یافته است. هرچند روشهای سنتی هنوز در برخی موارد کاربرد دارند، اما دقت، سرعت و راحتی قالبگیری دیجیتال، آن را به گزینهای برتر تبدیل کرده است. با پیشرفت هوش مصنوعی و فناوریهای پرینت سهبعدی، انتظار میرود که روشهای دیجیتال بهطور کامل جایگزین قالبگیری سنتی شوند و تجربهای بدون دردسر برای بیماران و دندانپزشکان فراهم کنند. آینده دندانپزشکی در گرو پذیرش و توسعه این فناوریهای نوین است که امکان درمانهای دقیقتر و کمهزینهتر را فراهم میکنند.